Abstract
مدیریت مشارکتی در حفاظت از اکوسیستمهای بیابانی، به دلیل حساسیت و شکنندگی بالای این اکوسیستمها حائز اهمیت است. بااینحال، توجه ناکافی به موقعیت ذینفعان در شبکه روابط اجتماعی، منجر به شکست آن شده است. لذا شناسایی بازیگران کلیدی در مدیریت مشارکتی اکوسیستمهای بیابانی مهم است. این مطالعه به منظور بررسی انسجام شبکهی همکاری و تعیین بازیگران کلیدی ذینفعان دولتی در دو سطح نهادهای دولتی و مردمی با رویکرد مدیریت مشارکتی انجام شده است. اطلاعات و دادهها از طریق روشهای پیمایشی، مصاحبه و شرکت در جلسات با نمایندگان دستگاهها و جوامع محلی جمعآوری شد. پس از شناسایی 45 نهاد دولتی ذینفع، یک پرسشنامهتحلیل شبکه اجتماعی تهیه و توسط 41 نفر از اعضای جامعه محلی و 34 نفر از نهادهای دولتی تکمیل شد. سپس دادههای تهیه شده وارد نرمافزار مایکروسافت اکسل شده و با استفاده از نرمافزار UCINET6.718 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از دو ماتریس تکوجهی سازمان- سازمان و مردم- سازمان برای ترسیم شبکهها استفاده شد و سپس شاخصهای کلان و خرد شبکه مانند تراکم، مرکزیت بینابینی، نقاط برشی، مرکزیت درجه و مرکزیت بینابینی برای تفسیر شبکهها محاسبه شد. نتایج نشان داد که شاخص تراکم در هر دو شبکهی همکاری سازمان- سازمان (672/0) و مردم- سازمان (77/0) بیشازحد میانگین ارزیابی شده است و بنابراین قابل قبول است. همچنین، ادارهی حفاظت محیطزیست شهرستان قشم دارای بالاترین شاخص مرکزیت بینابینی در بین 45 دستگاه شناساییشده در هر دو شبکهی همکاری است. بنابراین، همکاری بیشتر سازمانهای درگیر در مدیریت مشارکتی منابع طبیعی برای حفاظت و توسعه جنگلهای حرا به منظور کاهش هر نوع آلودگی محیطزیست پیشنهاد میشود.
Talk to us
Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have