Abstract
آگامبن در کتاب انسان بیمحتوا به مسألهی هنر می پردازد. اما مسألهی هنر در حقیقت نتیجه و حتی به نوعی بنیاد معضل نیهیلیسم معاصر است. او معتقد است که هنر با ورود به ساحت ذوق و زیباشناسی، دیگر آن کارکرد عمیق پیشینش را برای گشودن جهان بشری و فضای حقیقت از کف داده است. این مقاله بر آن است تا با توجه به اندیشههای کسانی چون هایدگر، بنیامین و بودلر، دیدگاههای آگامبن دربارهی هنر و زیباشناسی را در این کتاب مورد تحلیل و واگشایی قرار دهد و نشان دهد که منظور آگامبن از ویرانسازی زیباشناسی چیست و آن را چگونه به سرانجام میرساند. به نظر نویسنده، آگامبن در تداوم مسیر هایدگر در پی ویرانسازی زیباشناسی برای بازیابی آرخههای پنهانشده و فراموششده در زیر آوارهای سنت است و لذا با محور قرار دادن مفهوم پوئسیس به مثابه خصلت ذاتی هنر، در تقابل با پرکسیس همچون کنش مبتنی بر اراده، سعی در آسیبشناسی وضعیت معاصر هنر دارد تا در نهایت به ساختار آغازین یا ذات حقیقی هنر به مثابه کنش پوئتیک بشر نزدیک شود. این مسیر در نهایت به تقریر جایگاه اساسی هنر در رابطه با انتقالناپذیری معنای سنت منجر میشود و نشان دادن اینکه زیباشناسی در واقع در تهیبودگی خود پوشش دهنده شکاف میان گذشته و اکنون است.
Talk to us
Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have
Similar Papers
Disclaimer: All third-party content on this website/platform is and will remain the property of their respective owners and is provided on "as is" basis without any warranties, express or implied. Use of third-party content does not indicate any affiliation, sponsorship with or endorsement by them. Any references to third-party content is to identify the corresponding services and shall be considered fair use under The CopyrightLaw.