Abstract
با فراهم آمدن امکان گفتگوی فرهنگی- ادبی میان ایران و هند در دورۀ صفویان/ تیموریان، مجال آن نیز پیش میآید که بلاغت هندی(النکار)، با بلاغت اسلامی تطبیق داده شود و محسنات و مسائل زیباییشناختی و بلاغی هندی همراه با پیآیهای در «نایکابهید»(علم النسوان یا معشوقشناسی)، در تخاطب با بلاغت اسلامی در دو نمود عربی و فارسیاش، به زبانهای فارسی و عربی برگردانده شود. در این باره سه کتاب بیشترین دستاوردها را داشتهاند: «تحفة الهند»(1068-1118ق.) از میرزاخان ابن فخرالدین محمد و «سبحة المرجان فی آثار هندستان»(1177ق.) و «غزلان الهند»( 1178ق.) از میرغلامعلی آزاد حسینی واسطی بلگرامی. به بویۀ معرفی این جریان در بلاغت اسلامی و واکاوی ساحتهای همانندی و ناهمانندی بلاغت هندی با بلاغت اسلامی، در این جستار که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی فراهم آمده است، پس از به دست دادن شناختنامهای از آثار پیشگفته، نکات چندی از بیان، بدیع و نایکابهید(معشوقشناسی) هندی در تطبیق با بلاغت اسلامی و زیباییشناسی معشوق شعر فارسی دیده و بررسیده شده است. از جمله نتایج آنکه، در کنار محسنات و صنعتهای خاص بلاغت اسلامی و محسنات و صنعتهای مشترک میان بلاغت هندی با بلاغت اسلامی، که در نوع خود جذاباند و کاراییهای گوناگونی در قلمروهای ادبیات خلاق و پژوهشهای ادبی دارند، گروهی از محسنات و صنعتها که خاص بلاغت هندیاند، عمدتا محتوایی و معناییاند؛ برای آنها از شعر عربی و فارسی میتوان شواهد فراوانی به دست داد و برخی از آن ا را نیز میشود در تحلیل زیباییشناسانۀ شعر عربی و فارسی به کار برد.
Talk to us
Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have