Abstract

با ظهور جدیدترین مرحله سرمایه داری یا به گفته فرانکو بیفو براردی، عصر "نشانه-سرمایه داری"، شاهد تغییرات زیادی در بستر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جوامع بوده ایم. مقاله حاضر تلاش می کند در چنین بستری و با تکیه بر نظریات براردی برخی از عناصر موضوعی و ساختاری رمان های دیوید فاستر والاس را به عنوان یکی از شاخص ترین نویسندگان پسا پست مدرن آمریکایی مورد بررسی قرار دهد. این امر با تحلیل امکان و ماهیت مشارکت اجتماعی رمان پسا پست مدرن و با در نظر گرفتن تاثیرساختار نشانه-سرمایه داری بر صحنه ادبی معاصر انجام می شود. نوع روایت، طرح داستان و شخصیت پردازی این رمانها با برانگیختن واکنش احساسی و نیزمشارکت و تعامل خوانندگان، کوششی برای به چالش کشیدن و نقد سیستم سرمایه داری معاصر به شمار می رود. از طریق احیای واقع گرایی و استفاده گسترده از جزئیات توصیفی جهان عینی در داستان، والاس واقعیت جهان کنونی را به خواننده یاداور شده و از او می‌خواهد فعالانه در تفکیک و حذف اطلاعات نامربوط، سهیم باشد. این امر به نوبه خود تلاشی است برای بازگرداندن هویت و احساس داشتن فردیت مستقل به خواننده که توسط ساختار نشانه سرمایه داری از بین رفته است. سرانجام، با محول کردن نقشی فعال به خواننده، والاس به عنوان نویسنده‌ای پسا پست مدرن تلاش می کند تا به هدف خود برای بازگرداندن نوعی کارکرد اجتماعی و سیاسی به داستان تحقق بخشد.

Full Text
Published version (Free)

Talk to us

Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have

Schedule a call