Abstract

سفرنامۀ میرزا صالح شیرازی حاوی روایتی نسبتا مفصل از تاریخ غرب، به‌ویژه کشورهای روسیه، انگلستان و عثمانی است. هدف این پژوهش جست‌وجوی دلالت‌‌های صریح و ضمنی نهفته در این بخش از سفرنامه، و سؤال مشخص آن ناظر به انگیزه، هدف و شیوۀ تاریخ‌‌نگاری میرزاصالح و نگرش تاریخی اوست. تحلیل مضامین مندرج در سفرنامه در پرتو نگاهی فرامتنی، نشان می‌‌دهد که وزن بالای تاریخ‌‌نگاری در این سفرنامه حاکی از اهمیت تاریخ، هم به‌عنوان یک دانش و هم به‌عنوان یک نگرش نزد نویسندۀ آن است. هدف میرزاصالح از رجوع مکرر و مفصل به تاریخ، ایجاد بنیادهای ترقی جوامع غربی و ارائۀ الگو برای آسیب‌شناسی وضع موجود و انجام اصلاحات در ایران است. در نگرش تاریخی میرزاصالح تحولات جوامع بشری امری تدریجی و محصول انباشت رویدادها و تجربیات آنهاست. در سفرنامه همچنین نوعی تاریخ تطبیقی نهفته است که سه الگوی وضعیت «مدنیت» «سبعیت» و «طریق ترقی» (گذار از سبعیت به مدنیت) را می‌‌توان از یکدیگر بازشناخت. انگلستان نمونۀ الگوی اول، عثمانی نمونۀ الگوی دوم و روسیه نمونۀ الگوی سوم است. تمایز این الگوها از یک سو به فرصت و سرعت پیشرفت جوامع در سه حوزۀ آزادی، تجارت و صنعت و از سوی دیگر به گرایش‌‌ها و عزم ‌‌نخبگان حاکم برای پیشبرد اصلاحات در مسیر ترقی مربوط است. کشور ایران به الگوی عثمانی نزدیک است و برای نجات آن راهی جز انتخاب طریق ترقی وجود ندارد.

Full Text
Paper version not known

Talk to us

Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have

Schedule a call