Abstract
تجدد ادبی علاوه بر داشتن پشتوانههای بومی و تغییر در زیرساختها و مناسبات اقتصادی و سیاسی، متأثر از شناخت ادبیات غربی نیز بود و روشنفکران ایرانی که در حوزۀ تولید متون ادبی فعالیت داشتند، با انتشار آثار خود موجب رونق گرفتن دیدگاهها و سبکهای تازه در حوزۀ ادبیات شدند. با بررسی نشریات در بازۀ زمانی مشروطیت تا پایان قاجار متوجه میشویم که بحث تجدد ادبی در حوزۀ مباحث نظری تجدد ادبی؛ نوآوری در شکل و محتوای متنهای ادبی؛ رونق گرفتن ترجمه؛ گسترش پژوهشهای ادبی و رونق گرفتن نقد ادبی مطرح بوده است. البته روشنفکران و ادیبان ایرانی فهمهای گوناگونی از مسئلۀ تجدد داشتهاند. گروهی معتقد بودند منظور از تجدد ویران کردن هر چیزی است که متعلق به پیشینیان و سنت است و لازم است از گذشتۀ ادبی خویش فاصله بگیریم و ادبیاتی متناسب با زمانه خویش بیافرینیم. دستۀ دیگر از تجددخواهان که گرایشهای ملیگرایانه داشتند تجدد ادبی را در سرهگرایی و پاکسازی زبان فارسی از واژههای عربی و غربی میدانستند. گروه دیگر از ادیبان در برابر مسئلۀ تجدد، موضعی میانه در پیش گرفتند. ایشان عقیده داشتند میتوان با حفظ سنت ادبی، به موضوعات جدید نیز پرداخت. از نظر این گروه سنت و تجدد، امری تقابلی به شمار نمیآمد، بلکه موضوعی تداومی بود و تجدد در امتداد سنت شکل میگرفت.
Talk to us
Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have