Abstract

طراحی معماری یکی از برنامه‌‌های درسی هنرجویان معماری است که در سطوح متفاوتی تدریس می‌شود و شناسایی عوامل و متغیرهای مؤثر بر طراحی هنرجویان را می‌طلبد. اندیشمندان ازجمله متغیرهای تأثیرگذار بر روند و شیوة طراحی را تفکر و سبک‌های یادگیری فراگیران می‌دانند. هدف در پژوهش حاضر بررسی رابطة تفکر تأملی و سبک‌های یادگیری با توانایی طراحی هنرجویان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی‌ـ همبستگی و جامعة آماری آن شامل کلیة هنرجویان رشتة نقشه‌کشی معماری هنرستان‌‌های پسرانه (سال تحصیلی 1398-1399) در شهر همدان بود. نمونة مورد نظر در همدان تعداد 120 هنرجوی در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسش‌نامة سنجش تفکر تأملی کمبر و لیونگ در چهار مؤلفة عادی شدن، فهمیدن، تأملی، و انتقادی و پرسش‌نامة سبک یادگیری کلب در چهار مؤلفة سبک یادگیری واگرا، هم‌گرا، جذب‌کننده و انطباق‌یابنده و آزمون ارزیابی طراحی محقق‌ساخته بر اساس کتاب درسی رشتة نقشه‌کشی معماری بود. داده‌‌ها با استفاده از روش‌‌های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون و رگرسیون گام‌به‌گام) تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان دادند که بین تفکر تأملی و میزان توانایی طراحی هنرجویان رابطه وجود دارد؛ به عبارتی با تفکر تأملی و توانایی فکری می‌توان به پیش‌بینی خوبی برای طراحی معماری دست یافت. همچنین توانایی طراحی و قدرت ترسیم با نوع و سبک یادگیرنده بخصوص سبک یادگیری واگرا ارتباط دارد. بر ‌‌اساس نتایج پژوهش پیشنهاد می‌شود، جهت تربیت و آموزش هنرجویان معماری در زمینة قدرت ایده‌‌سازی و نهایتاً عرضه و نمایش یک طرح نهایی به زمینة فرایندهای شناختی ازجمله تفکر و سبک یادگیری توجه جدی شود. به این معنی که تدوین کتب درسی به گونه‌ای باشد که پردازش ذهنی و آموزش تفکر و شیوة یادگیری را در بر داشته باشد.

Full Text
Published version (Free)

Talk to us

Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have

Schedule a call