Abstract
شاهنامه طرحی انداموار و یکپارچه دارد و اگر هم دارای دو بخش اسطورهای و تاریخی است، این دو بخش به هم پیوسته هستند: بخش اسطورهای به آفرینش و بخش تاریخی به تداوم آن توجه دارد. یکی از انگیزههای بنیادی در تدوین شاهنامه، احیای هویت ایرانی بوده است. همین مسألة احیای هویت موجب شده شاهنامه جایگاه حماسة ملی بیابد و از همان آغاز محتوایی پیدا کند که با تکیه بر مسائل فرهنگی، رسالتی سیاسی را دنبال میکند. مبنای فرهنگی شاهنامه عبارت است از نبرد اهورامزدا و اهریمن؛ چنین مبنایی هم توجیه چگونگی آفرینش و هم تداومبخش زندگی جمعی است و هرگونه بازاندیشی در پیوند آفرینش با تداوم حیات به پدیدار شدن الگویی سیاسی میانجامد؛ نمونههای نخستین انسان به شاهان آغازین و الگوهای پادشاهی بدل میشوند و نبرد از اهورا و اهریمن به نمایندگان آن ها منتقل میشود و خویشکاری انسان را تجلی میبخشد. در بخش اسطورهای، ایرانیان شکلی ابتدائی از حکومت را طرح کردهاند و آن را در گزینههای متعددی گنجاندهاند تا به الگوی مناسبی برای حکومت دست یابند. وقتی به الگوی مناسب دست یافتهاند آن را آرمان خود کردهاند؛ پس از آن در بخش تاریخی، برایش در پی جایگزینی واقعی برآمدهاند.
Paper version not known (Free)
Published Version
Talk to us
Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have