Abstract
مدلهای چند فرکتالی به عنوان ابزارهایی موثر برای تفکیک واحدهای زمینشناسی و نواحی کانهزایی از زمینه در سالهای اخیر استفاده شده است. در این مطالعه، مدل فرکتالی عیار- فاصله از ساختارهای گسلی اصلی (C-DMF) ارایه و توزیع معادن آهن شناختهشده در منطقه بافق برای یافتن سیمای کانهزایی آهن با توجه به فاصله از گسلهای پیسنگی، گسلهای سطحی و درزههای اصلی بر اساس اطلاعات دورسنجی، ژئوفیزیک هوابردی و پیمایشهای صحرایی طبقهبندی شد. طبقه-بندی کانهزایی آهن بر اساس مدل C-DMF در دو برگه زمینشناسی 1:100،000 بهاباد و اسفوردی نشان میدهد که کانهزایی اصلی آهن ارتباط قوی با فاصله از گسلهای پیسنگی و اصلی دارد. بر این اساس فاصله کانهزایی آهن در حد آستانه عیاری میان 55% تا 60% در این منطقه کمتر از یک کیلومترنسبت به گسلهای پی-سنگی است .درحالی که چنین فاصله ای برای درزههای اصلی در همین حد آستانه عیاری در حد فاصل میان 1778 تا2344 متر و برای گسلهای زمینشناسی 1:100،000 برگههای بهاباد و اسفوردی، در دو حد آستانه عیاری میان 43 % تا 60% در حد فاصل میان 3162 تا 4365 متر میباشد. بنابراین این موضوع، نشان-دهنده یک ارتباط مثبت بین کانهزایی آهن و گسلهای پیسنگی می باشد . به بیان دیگر شواهد همجواری کانهزایی پر عیارآهن پرکامبرین با گسلهای پیسنگی، دال بر رویدادهای تکتونیکی همزمان با کافت است. در انتها لازم به ذکر است که مدل فرکتالی C-DMF ارائه شده در این تحقیق، میتواند کلیدی برای اکتشاف ذخایر معدنی ماگمایی و هیدروترمال باشد.
Talk to us
Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have