Abstract

یکی از مهم‌ترین جنبه‌های مطالعه زمین‌لرزه القایی امکان چکانش زمین‌لرزه‌های بزرگ است. این مطالعه درصدد ایجاد ارتباط بین زمین‌لرزه 21 دی ماه 1390 در جنوب شهرستان بابل با احداث سد البرز است که آبگیری آن از تقریبا سه سال قبل از این زمین‌لرزه شروع شد. محل مخزن سد توسط دو گسل فعال البرز شمالی در جنوب و خزر در شمال محصور شده است. نتایج مطالعات نشانگر فزونی زمین‌لرزه‌ها بعد از آبگیری سد البرز است. در یک نگاه کلی به آمار زمین‌لرزه و آبگیری سد، از تاریخ مهر 1388 تا زمین‌لرزه 21 دی ماه 1390 دو دوره باربرداری یا کاهش سطح آب مخزن سد اتفاق افتاده است که همزمان موجب افزایش زمین‌لرزه شده است. بعد از دوره دوم باربرداری، که بیشتر از دوره اول بوده است، زمین‌لرزه 2/5ML رخ داده است. یکی از دلایل فعال شدن گسل را می‌توان به توسعه یا پخش فشار آب منفذی با ضریب موسوم به c، از محل مخزن به کانون زمین‌لرزه نسبت داد. در گسترش فشار آب منفذی متناسب با تراوایی سنگ، بین آبگیری سد و بالارفتن فشار منفذی و در نتیجه لرزه‌خیزی تاخیر وجود دارد. این تاخیر موجب می‌شود زمین‌لرزه‌ها در عمق و فاصله بیشتری از سد رخ داده و با توجه به درگیری طول و سطح بیشتری از شکستگی‌ها، اختلاف تنش کمتری را برای فعالیت گسل‌های فعال بر اساس معیار گسیختگی کلمب فراهم می‌سازند. ضریب c می‌تواند در یک ایالت زمین‌ساختی مشابه و در یک تجربه سدسازی دیگر برای پیش‌بینی زمین‌لرزه القایی مورد استفاده قرار گیرد.

Full Text
Published version (Free)

Talk to us

Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have

Schedule a call