Abstract
نوشتار حاضر گزارشی است از مسئله، روش مطالعه، مفاهیم بنیادین و نتایج قابل استخراج از پژوهشی در باب فرم زبانیِ مسلط بر متون تاریخنگاری. این مطالعة فرمالیستی تنوع انکارناپذیر متون تاریخنگارانه را ذیل سه ژانر اساسی و، حداقل در ظاهر، تقلیلناپذیر بررسی میکند: وقایعنگاری، پژوهش تاریخی و رمان تاریخی. از خلال سنجش فرم زبان در سیزده اثر تاریخنگارانه که به صورت تصادفی انتخاب شدهاند، میتوان در باب رمانس یا رمانگونه بودن زبان تاریخی، در متنوعترین و موسّعترین معنایش، به نتایجی قابل توجه رسید. با توجه به اینکه رمانس و رمان بهمثابۀ دو فرم زبانی بنیادین در داستاننویسی و غیر آن شناخته میشوند و همچنین با توافق بر سر این نکته که اثر رمانسگونه (همچون حکایات هزار و یک شب یا داستانهای شهسوارانه) از واقعیت انسانی سخن نمیگوید، تشخیص هر ردّ پایی از رمانسگونگی در سنّتهای تاریخنگارانه باید امری پرمخاطره انگاشته شود. از خلال ملاحظات سلبی و انتقادیِ سه ژانر اساسی فوقالذکر، گزارش حاضر در پی آن است که تصویری هرچند مبهم از راه تحول به فراسوی وضع تاکنون موجود را به ذهن متبادر کند.
Talk to us
Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have