Abstract

عصر رضاشاه، آغاز دوران مدرن و ایجاد تحولات بنیادین در پهنه اجتماعی ایران بود. شکل‌گیری نظام آموزشی نوین و تعمیم یافتن حق تحصیل در مدارس جدید دولتی به دختران، از جمله سیاست‌های جنسیتی دولت بود که حیات اجتماعی و فردی زنان و دختران شهرنشین را تا حد زیادی متاثر کرد. نوشتار پیش‌رو بنا ندارد سیاست های آموزشی دولت رضاشاه در حوزه زنان را بررسی کند، این مقاله، ضمن توضیح سیر برساخته شدن مفهوم مادری جدید، به دنبال پاسخ به این پرسش است که این مفهوم، چطور آموزش زنان را به ضرورت تبدیل کرد و این آموزش از حیث کمی و کیفی، چطور از ایده مادری جدید تاثیر پذیرفت. داده های این پژوهش که به روش کتابخانه ای- آماری و مبتنی بر احصائیه ها و نشریات جمع آوری شده، نشان می دهد که ایده مادری جدید و نیاز به تغییر در نقش های سنتی زنان، در وهله اول با تغییر در تعریف رحم زنانه از عضوی بیولوژیک به محل جاگذاری نسل آینده کشور و در گام بعدی با ظهور ایده مادر- مربی، یا تربیت زن تحصیل کرده خانه دار، آموزش دولتی زنان را از حیث کمی گسترش داد؛ از حیث کیفی اما، برنامه آموزشی زنان در مدارس دولتی نشان می دهد که آموزش آنها با مردان بسیار متفاوت بود و با رویکردی ایدئولوژیک، به هدف تربیت همسر و مادر جدید ایرانی تدوین شده بود و به همین اعتبار، کمک چندانی به زندگی حرفه ای و شکل گیری هویت مستقل زنانه نمی کرد.

Full Text
Published version (Free)

Talk to us

Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have

Schedule a call