Abstract
هدف: تنظیم فاصلة بینافردی در برهم کنش های اجتماعی یک مؤلفة اساسی در کیفیت روابط نزدیک انسان ها است. این فاصله در وضعیت های روان شناختی و افراد مختلف به شیوه های متفاوتی تنظیم می گردد. هدف از مطالعة حاضر بررسی فاصلة بینافردی مطبوع در افراد واجد خودپندارة مثبت و منفی بود. روش: در این مطالعه 47 دانشجوی واجد خودپندارة مثبت با 47 دانشجوی واجد خودپندارة منفی در انتخاب فاصلة بینافردی مطبوع هنگام مواجهه با شخصیت های مادر، شریک عاطفی، دوست صمیمی، تصویر خود در کودکی، تصویر خود در زمان حال، فروشنده، و دزد مورد مقایسه قرار گرفتند. کلیة شرکت کنندگان به نسخة اصلاح شده و کامپیوتری آزمون فاصلة بینافردی مطبوع در دو حالت منفعل (وقتی دیگران به آنها نزدیک می شوند) و فعال (وقتی خودشان به دیگری نزدیک می شوند) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه های مکرر نشان داد که گروه واجد خودپندارة منفی بهطور معناداری فاصلة بینافردی بزرگتری را در قیاس با گروه واجد خودپندارة مثبت حین مواجهه با تمامی شخصیت ها (بهجز فروشنده و دزد) انتخاب کردند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه ضمن تأکید بر نقش از خودبیگانگی در تنظیم فاصلة بینافردی با دیگران، در چهارچوب نظریه های روابط موضوعی و دلبستگی مورد بحث قرار گرفت.
Highlights
Aim: Physical distance regulation in interpersonal interactions is a key component of the quality of close relationships
The aim of this study was the study of comfortable interpersonal distance in individuals with negative and positive self-concepts
بحث و نتیجهگیری مطالعة حاضر با هدف بررسی نحوة تنظیم فاصلة بینافردی مطبوع در روابط نزدیک بر حسب نمرة منفی و مثبت در خودپنداره انجام شده است .نتایج این پژوهش نشان داد که افراد واجد خودپندارة منفی در قیاس با افراد واجد خودپندارة مثبت ،فاصلة بینافردیِ بزرگتری را چه در حالت فعال و چه در حالت منفعل از آزمون comfortable interpersonal distance (CID)انتخاب میکنند .نتایج آزمونهای تعقیبی نیز مؤید آن است که افراد واجد خودپندارة منفی به ترتیب فاصلة بینافردی بزرگتری را بهعنوان فاصلة مطبوع و امن هنگام مواجهه با شخصیتهایِ تصویر خود در کودکی و زمان حال ،مادر، شریک عاطفی ،و دوست صمیمی انتخاب میکنند .این درحالی است که تفاوتی بین فاصلة بینافردیِ منتخب این گروه در قیاس با گروه واجد خودپندارة مثبت ،هنگام مواجهه با شخصیت- های فروشنده و دزد مشاهده نشده است .با توجه به اینکه بیشترین فاصلة بینافردی منتخب در گروه واجد خودپندارة منفی با تصویر خود بوده است ،این یافته میتواند پشتوانة تجربی مناسبی برای فرضیة پونیزوفسکی و همکاران ( )2068و عبدولی و همکاران ( )2026مبنی بر نقش ازخودبیگانگی و احساس انزجار از خود در کژکاری تنظیم فاصلة بینافردی در روابط نزدیک باشد. فاصلة فیزیکی بین افراد بخشی از برهمکنشهای بینافردی در روابط جاری آنها است .به نظر میرسد زیربناییترین عامل در ترجیح فاصلة بزرگتر بین خود و دیگری ،عاطفهای است که به هنگام مواجهه با دیگری توسط فرد تجربه میشود .هنگامیکه نزدیکی با دیگری ،برانگیزان عاطفة
Summary
Talk to us
Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have
Disclaimer: All third-party content on this website/platform is and will remain the property of their respective owners and is provided on "as is" basis without any warranties, express or implied. Use of third-party content does not indicate any affiliation, sponsorship with or endorsement by them. Any references to third-party content is to identify the corresponding services and shall be considered fair use under The CopyrightLaw.