Abstract

تلقی حداقلی از نهاد خسارت معضلی اساسی در حقوق ایران و نظام مسئولیت قراردادی ما است که دائما وسوسة یک پژوهش حقوقی در قیاس با سایر نظام‌های حقوقی و نیز تجربه­های مشترکی که در عرصة تجارت بین­الملل خلق شده را به جای می­گذارد. از این رهگذر، مرور معیارهای محاسبة خسارات و بازخوانی اندیشه­های ارائه­شده در دنیای مدرن (با نگاهی به مقتضیات اقتصادی در کشورهای درحال‌توسعه مانند ایران) ناگزیر می­نماید. بدین ترتیب، ضمن بررسی طرق ارزیابی خسارات ناشی از عدم انجام تعهد در نظام حقوقی انگلیس (در کنار تحلیل پژوهش‌های نوین در این حوزه) و نیز برخی از معتبرترین اسناد بین­المللی نظیر کنوانسیون بیع بین­المللی کالا، اصول قراردادهای تجاری بین­المللی، اصول اروپایی حقوق قراردادها و چارچوب ارجاع مشترک، سعی شده تا خوانشی از این معیارها ارائه شود که از تلقیات موجود در خصوص نهاد خسارت فراتر می­رود. با تحلیل آثار اقتصادی مبانی «اعاده»، «انتظار» و «اعتماد» و نیز نظریات مدرن­تری چون «قراردادهای ناقص» و «نقض کارآمد» (و نیز پژوهش‌های مبتنی بر تحلیل اقتصادی در اوایل قرن بیستم)، با توجه به مقتضیات بازار داخلی، به نظر می­رسد در کوتاه­مدت می­توان به مبنای قابل توجیهی چون «انتظار» توجه نشان داد.

Full Text
Published version (Free)

Talk to us

Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have

Schedule a call