Abstract

کودتای 28 مرداد 1332 یکی از مهمترین رخدادهای تاریخ معاصر ایران است که به رغم گذشت نزدیک به شش دهه از آن، هنوز محل بحث و نزاع‌های مختلف است. همین اختلاف آرا و دیدگاه منجربه ارائۀ روایت‌‌های گوناگون و متضادی از کودتا از همان آغازین روزهای پس از آن تا کنون شده است. روایت اردشیر زاهدی تحت عنوان پنج روز بحرانی یکی از روایت‌‌هایی است که چهار سال بعد از کودتا نگارش یافته و حاوی اطلاعاتی دربارۀ فعالیت‌‌های فضل‌‌الله زاهدی و اطرافیانش برای انجام کودتا است. این مقاله با استفاده از تحلیل روایت بر مبنای مدل کنشگران و نحو روایی نشان خواهد داد که این روایت با برخورداری از زاویۀ دید و کانونی‌‌شدگی محدود، چگونه نقش عوامل مختلف داخلی و خارجی را نادیده گرفته است و تأکیدش را بر ماهیت مردمی و قانونی و مشروع کودتا و شخصیت فضل‌‌الله زاهدی به‌عنوان رهبری مردمی و مقتدر قرار داده است. این درحالی است که بر اساس اسناد و تحقیقات صورت‌گرفته، کودتا با همکاری عوامل متعدد داخلی و خارجی انجام گرفت و فضل‌‌الله زاهدی صرفا فرماندۀ نظامی کودتا و نه رهبری مردمی به حساب می‌‌آید.

Full Text
Published version (Free)

Talk to us

Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have

Schedule a call