Abstract
مقالة حاضر نحوة تجربهکردن گذارهای شغلی و خانوادگی در بین دو نسل سنی (متولدین 63 و 33) در شهرستان دهگلان را با هم مقایسه کرده و همچنین، نقش قابلیتهای فردی و عوامل ساختاری در گذارهای دو نسل را بررسی میکند. مبنای طرح فرضیههای این پژوهش، نظریههای پسامدرنیته در باب جوانی، فردگرایی ساختیافته و نظریة کاهش عدم قطعیتها بوده است. روش پژوهش حاضر، پیمایش بوده و برای جمعآوری دادهها با طراحی پرسشنامهای با 317 نفر مصاحبه شد. یافتهها حاکی از آن است که نسل امروزة جوانان، گذارها را همانند نسل گذشته و به صورت وقایع استاندارد، محدودشده و قابل انتظار صورت نمیدهند؛ بلکه گذارها، متنوعتر، طولانیتر و غیر قابل پیشبینی شدهاند. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 7/55 درصد تغییرات گذار شغلی متولدین 63 با پنج متغیر جنسیت، حمایت خانواده، رسانهها، مذهب و تحصیلات و 8/58 درصد از تغییرات گذار به ازدواج این نسل با پنج متغیر جنسیت، تحصیلات، رسانهها، سن و پایگاه اجتماعی- اقتصادی، تبیین میشوند. این در حالی است که 16 درصد از تغییرات گذار شغلی متولدین 33 با تنها عامل حمایت خانواده و 1/48 درصد از تغییرات گذار به ازدواج آنها با چهار عامل جنسیت، مذهب، آدابورسوم و سن، پیشبینی می شوند. نتایج این پژوهش دلالت بر آن دارد که نسل جدید از یک طرف خواهان عملیاتیکردن عاملیت ناب و از طرفی در بند محدودیتهای ساختی هستند، به همین دلیل مسیرهای پیشروی خود را پر از آشفتگی میبینند
Talk to us
Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have