Abstract
هزار و یک شب دایرةالمعارف حکایتهایی است که به دلیل امتزاج فرهنگهای گوناگون در آن، زمینهی مناسبی برای مطالعات تطبیقی است. باتوجه به نقش سه فرهنگ ایرانی، مصری و عربی در شکلگیری داستانها و اهمیت شخصیت زنان در آنها، 14 حکایت کتاب با رویکرد فرانقش اندیشگانی هلیدی و با محوریت زنان، مورد بررسی قرار میگیرد.
 در این تحقیق، بیشترین کنشگریِ زنان، در حکایتهای ایرانی و بیشترین انفعالِ آنها در حکایتهای عربی است. شباهت بین حکایتهای ایرانی و مصری، بیشتر بین زناِن عیارِ مصری و دخترانِ شاهزادهی ایرانی بروز مییابد و کمتر شباهتی بین دختران ایرانی و عرب میبینیم. در حکایتهای مصری، اصل نیرنگ و فریبدهی پررنگ است؛ حتی نامها و لقبهایی چون محتاله، روسپی، عجوزک پلید و...، نشاندهندهی این نکته است؛ در هر سه گونهی حکایتهای مصری، عربی و ایرانی، فرهنگشان، متبلور است؛ مثلا شعرخوانی زنان عرب، نمودار اهمیت فصاحت و بلاغت در این فرهنگ است یا خواستگاری حکیمان از دختران ایرانی، نشان دهندهی اهمیت حکمت در ایران قدیم است. در حکایتهای عربی و مصری ارتباط اجتماعیِ ضعیفِ زنان، نوعی ارزش به شمار میآید. عشق در حکایتهای ایرانی پررنگ است و در قصههای مصری جای خود را به رقابتطلبی میدهد؛ عاشق حتی ممکن است همزمان با دختران دیگر نیز ازدواج کند؛ عشق در حکایتهای عربی، کلا ناپیدا است؛ زیرا زن، منفعلتر و در دسترستر از آن است که آرزو و درد عاشقانهی مردی شود.
Talk to us
Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have