Abstract
شناسایی گونه های قابل تشخیص مسکن روستایی و بیان عوامل موثر بر این تمایزات در منطقه شمال شهرستان مراغه، رسالت اصلی این تحقیق میباشد. گستره جغرافیایی این شهرستان که از سویی به دامنههای مرتفع سهند و از دیگر سو به حاشیه های جلگهای دریاچه ارومیه ادامه یافته؛ باعث بوجود آمدن تنوعی از بافت و مسکن روستایی شده که کمتر مورد مطالعه واقع گردیده است. برخی روستاها به دلیل تغییرات کمتر در شیوههای زیست ساکنان خود هنوز مصادیق نسبتا دست نخوردهای از معماری بومی را ارائه میدهند. بدین منظور چهار روستای آشان، قشلاق، چاوان علیا و اسفستانج بعنوان نمونه انتخاب شده و از زوایای متعدد سکونتی مورد کنکاش قرار گرفت. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، از حیث روش گردآوری اطلاعات، اسنادی و پیمایش میدانی و از نظر روش، جزء تحقیقات توصیفی و تحلیلی محسوب میشود. نتایج تحقیق نقش مرجح دو عامل محیط و شرایط معیشتی در پیدایش انواع اصلی مسکن روستایی را تصدیق میکند که از منظر گونهشناسی کالبدی، پنج نوع آن بازشناسی شد. وضعیت کوهپایهای باعث شده که روستاها پشت به ارتفاعات و غالبا رو به آفتاب شکل بگیرند و جهت ساختمانها علاوه بر آفتاب از شرایط توپوگرافی محل تبعیت کند. نحوه استقرار بناها در زمین طوری است که سطوح آزاد بنا به حداقل برسد و مصالح بنایی مانند خشت، کاهگل، سنگ و چوب در پاسخ به مباحث اقلیمی، دوام و قابلیت تامین انرژی استفاده شدهاند. در سازمان کلی نیز اتاقها عموما چسبیده به فضای دام (از پهلو یا کف) شکل گرفتهاند. ابعاد فضاها حد الامکان کوچک، محدوده آنها مشخص و قابل کنترل و گشودگیها برای نور و دید و تهویه به حداقل رسیده، دیوارها در محل اتصال به زمین، سنگی و بالاتر از آن خشت، سنگ و آجر هستند. ساختار بسیاری از بناها مشابه شیوه دیرینه معماری شمالغرب در دوره اورارتویی است که ما آنرا الگوی ترکیبی «کلاوه ستوندار» نامیدیم. در این ترکیب طبقه یا سکویی با دیوارهای سنگی بعنوان پایه در آغوش زمین شیبدار و ایوان ستوندار چوبی در پیشانی طبقه فوقانی شکل گرفته است. لذا میتوان گفت؛ ابنیه تحت اثر عوامل محیطی، معیشتی و فرهنگی حالتی آمیخته از درونگرایی کارکردی و برونگرایی بصری را شکل داده و معماری با هویت ویژهای بنام درونگرای بروننگر نمودار گشته است.
Talk to us
Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have