Abstract

کناره‌گیری از شرکت در مسایل اجتماعی، دلسردی و نداشتن علاقه، عدم درگیری مدنی و بی‌اعتنایی نسبت به موضوعات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، بی‌تفاوتی اجتماعی و وضعیتی که هر فرد در رابطه با خود، دیگران و جامعه به اشکال گوناگون احساس بی‌قدرتی، احساس بی‌هنجاری، احساس بی‌معنایی، انزوای اجتماعی، تنفر فرهنگی و تنفر از خود را بروز می‌دهد، بیگانگی اجتماعی تعریف می شود. هدف کلی این پژوهش، بررسی رابطة بین بیگانگی اجتماعی و بی‌تفاوتی اجتماعی در بین دانشجویان دورة کارشناسی بوده است که با استفاده از روش‌ پیمایشی و ابزار پرسش‌نامه، جمع‌آوری داده‌های تحقیق در سطح دانشگاه تبریز بین 8 دانشکده مطابق با روش‌نمونه‌گیری منطبق متناسب و نمونة آماری 410 نفر انجام گرفته‌است. دیدگاه های نظری جنبة تلفیقی بین سطح کلان و خرد داشته و بیشتر با تکیه بر نظریه‌های برد متوسط که می‌توان به دیدگاه نظری پوندس، رس، سیمن و... اشاره کرد. نتایج تفسیری از مدل‌سازی ساختارهای کوواریانسی دال بر وجود ارتباط معنادار بین متغیر بیگانگی و بی‌تفاوتی اجتماعی دارد.

Full Text
Paper version not known

Talk to us

Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have

Schedule a call

Disclaimer: All third-party content on this website/platform is and will remain the property of their respective owners and is provided on "as is" basis without any warranties, express or implied. Use of third-party content does not indicate any affiliation, sponsorship with or endorsement by them. Any references to third-party content is to identify the corresponding services and shall be considered fair use under The CopyrightLaw.