Abstract

از ابتدای دهۀ1960 تحت‌تأثیر دیدگاه جامعه‌شناسان، به‌ویژه‌ دورکیم، برای اولین‌بار، دین به‌عنوان پدیده‌ای چندبعدی مطرح گردید و واچ‌ برای آن‌ سه بعد قائل شد: نظری/ باور، عملی/ مناسکی و جمعی/ انجمنی. در سال1965 گلاک‌ و استارک‌ برای همۀ ادیان جهان پنج بعد قائل شدند: 1- اعتقادی 2- مناسکی 3- تجربی‌ 4- فکری 5- پیامدی؛ و بیشتر پژوهشگران این الگو را پذیرفته‌ و آن‌را برای مطالعۀ هر دینی مناسب دانستند. بدون‌ تردید، دینداری از ابعاد مهم شخصیتی حافظ شیرازی است‌که قابلیت‌ بررسی با الگوی گلاک و استارک را دارد. در این مقاله‌ با توجه به غزلیات حافظ به تحلیل و توصیف‌ ابعاد دینداری او براساس الگوی مذکور پرداخته‌ شد و مطابق نتایج‌ تحقیق، حافظ به توحید، نبوت و معاد معتقد است. طلب حقیقت‌ از مهم‌ترین ویژگی‌های بعد مناسکی و دلیل‌ بر عمل‌گرایی او در واجبات‌ شریعت‌ و مقامات طریقت‌ و فضایل معنوی‌ است. تجربه‌های دینی او کیفیت‌ معرفتی از نوع شهودی و اشراقی داشته و توجه‌، شناخت‌‌، ایمان‌ و امید از جلوه‌های عمدۀ آن‌ محسوب می‌شوند و توحیداندیشی، خشنودی از قضای‌ الهی، عمل به فرایض، شرکت‌ در مراسم‌ دینی، آراستگی‌ به فضایل‌ معنوی، ایمان استوار، بندگی عاشقانه‌‌، وصول‌ به وحدت‌ و مقام‌ انسان کامل‌ از پیامد‌های مهم دینداری وی به‌شمار می‌آیند. کلیدواژه‌ ها: تعریف‌ عملیاتی دینداری، گلاک‌ و استارک، حافظ‌شیرازی، بعد‌ اعتقادی، مناسکی و تجربی.

Full Text
Published version (Free)

Talk to us

Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have

Schedule a call