Abstract

پژوهش حاضر با هدف بازسازی معنایی تجربۀ طلاق از نگاه زنان مطلقه و به روش نظریۀ مبنایی انجام شده ‌است و می‌کوشد تا با به‌کارگیری یک سلسله رویه‌های سیستماتیک، نظریه‌ای مبتنی بر استقراء دربارۀ پدیدۀ طلاق ایجاد کند. یافته‌های آن، شامل یک تنظیم نظری از واقعیت تحت بررسی است. در این روش نه تنها مفاهیم و رابطۀ بین آن‌ها ایجاد می‌شوند؛ بلکه به ‌طور موقتی نیز مورد آزمایش قرار می‌گیرند. پژوهش حاضر سعی می‌کند از منظری جدید به درک اشخاص نزدیک شود و درک آن‌ها دربارۀ عوامل تأثیرگذار بر طلاق را بکاود و شناخت درستی از آن به دست آورد. از این‌ رو، درصدد یافتن شرایط علی و میانجی طلاق، راهبردهای کنش و کنش متقابل و پیامدهای طلاق از این دیدگاه هستیم. داده‌های پژوهش از طریق مصاحبۀ عمیق با 22 زن مطلقه در شهر مشهد، به دست آمده است. برای گرد‌آوری داده‌ها، از شیوۀ نمونه‌گیری نظری و هدف مند استفاده شده‌است. داده‌ها با استفاده از کدگذاری نظری تحلیل شده‌اند. نتیجۀ پژوهش، دست‌یابی به پنج مقولۀ عمده است. مقولۀ محوری که تمام مقولات را پوشش می‌دهد، «ارتباطات از درون تهی شده» می‌باشد. نظریۀ مبنایی و به تبع آن، مدل پارادایمی در قالب شرایط علی و میانجی، استراتژی‌ها و پیامدها ارایه شده‌ است. در این پژوهش با دو مقولۀ اصلی یا به عبارتی، پدیده مواجه شدیم؛ پدیدۀ اول «ارتباطات از درون تهی شده» است که مفهومی است که تقریبا تمام مشارکت‌کنندگان در مورد آن صحبت کردند. پدیدۀ دوم «اداره و کنترل پدیدۀ طلاق» می‌باشد که در واقع به نوعی، پیامد پدیدۀ اول است؛ اما از آن‌جا که برای زنان از اهمیت زیادی برخوردار است، به عنوان پدیدۀ مستقلی معرفی می‌شود.

Full Text
Published version (Free)

Talk to us

Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have

Schedule a call