Abstract
پس از یازده سپتامبر و فراهمشدن زمینه تحقق افکار استراتژیستهای نومحافظهکار، دکترین تغییر رژیم برای حذف حکومتهای چالشساز هژمونی ایالات متحده، در کانون راهبرد امنیت ملی آمریکا قرار گرفت. تصمیمسازان نومحافظهکار، با تمرکز بر راهبرد تغییر رژیمهای چالشگر (حذف حکومتهای ستیزهجو و ورشکسته و سپس ایجاد دولت جانشین)، وارد عرصه عملیاتی سیاست خارجی شدند. گام نخست را در افغانستان و عراق با انجام تهاجم نظامی گسترده پشت سرگذاشتند. روند تدوین قوانین اساسی جدید افغانستان در سال 1382/2004 و در عراق به سال 1384/2005، رخ داده است. نگارنده تلاش میکند نشان دهد که کدامیک از مؤلفههای جغرافیایی در قوانین اساسی نوپیدای دو کشور، بروز یافتهاند. نگارنده نوشتار پیشرو، بر پایه یک پژوهش توصیفی و با درنظرداشت روش مقایسهای، کوشش میکند نشان دهد که چگونه مؤلفههای جغرافیایی در نگارش قوانین اساسی جدید، ایفای نقش میکنند. بنیان نگارش مقاله، بهرهگیری از ایدهی پیوند فضا و سیاست است و نگارنده کوشیده است قانون اساسی را بهمنزله دستاورد پیوند حقوق و سیاست، به جغرافیا پیوند زند.
Talk to us
Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have