Abstract

جهت تعیین سطح مناسب کربوهیدرات‌های غیر الیافی و اثر آن بر ماده خشک مصرفی، تولید و ترکیبات شیر، قابلیت هضم ظاهری ترکیبات خوراک، فراسنجه‌های شکمبه‌ای و وزن بدن تعداد 8 رأس گاو شیری هلشتاین با چند شکم زایش و میانگین روزهای شیردهی 28±107 و میانگین وزن 68±644 کیلوگرم در قالب طرح مربع لاتین 4×4 تکرار شده با دوره‌های آزمایش 21 روزه مورد استفاده قرار گرفت. تیمارهای آزمایش به ترتیب شامل 33، 36، 39 و 42 درصد NFC در ماده خشک جیره بود. از جایگزینی ذرت و کنجاله سویا با سبوس گندم جهت دستیابی به سطح مورد نیاز کربوهیدرات غیر الیافی استفاده شد. افزایش NFC جیره منجر به افزایش معنی‌دار در میزان مصرف ماده خشک، تولید شیر روزانه، FCM 5/3 درصد و پروتئین، لاکتوز و مواد جامد فاقد چربی شیر شد. این در صورتی بود که درصد چربی شیر به طور معنی‌داری کاهش یافت. با افزایش NFC وزن بدن افزایش یافت با این حال تیمارها تأثیر معنی‌داری بر آن نداشتند. درصد ماده خشک مصرفی به ازای وزن بدن تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفت. میزان کل پروتئین شیر با افزایش NFC، افزایش یافت. همچنین با افزایش NFC میزان کل چربی شیر افزایش یافت، اما تأثیر معنی‌داری مشاهده نشد. افزایش NFC منجر به افزایش معنی‌دار قابلیت هضم پروتئین خام، کربوهیدرات غیر الیافی، ماده خشک و ماده آلی خوراک شد. pH و نیتروژن آمونیاکی شکمبه با افزایش NFC کاهش پیدا کردند به طوری که این کاهش برای نیتروژن آمونیاکی معنی‌دار بود. نتایج این آزمایش نشان می‌دهد که افزایش کربوهیدرات‌های غیر الیافی به طور معنی‌داری موجب افزایش تولید و اغلب ترکیبات شیر می‌شود. به نظر می‌رسد جیره‌های گاوهای شیری در ابتدای دوره شیردهی می‌بایست حاوی بیش از 36 درصد NFC در ماده خشک جیره باشد.

Talk to us

Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have

Schedule a call

Disclaimer: All third-party content on this website/platform is and will remain the property of their respective owners and is provided on "as is" basis without any warranties, express or implied. Use of third-party content does not indicate any affiliation, sponsorship with or endorsement by them. Any references to third-party content is to identify the corresponding services and shall be considered fair use under The CopyrightLaw.