Abstract
حکومتی که چنگیزخان در آغاز قرن هفتم هجری، برابر با قرن سیزدهم میلادی، در مغولستان تأسیس کرد، از حیث قضایی و حقوقی با دورۀ پیش از آن، یعنی دورۀ ستیز و تفرقۀ قبایل مغول، قابل قیاس نبود. وی در حکومت خود تنها به جنبههای نظامی اتکا نداشت، بلکه مبانی حقوقی و قضایی جامعۀ مغولی را نیز مد نظر قرار داد. این نوشتار قصد دارد با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی و بر پایۀ منابع کتابخانهای به این پرسش پاسخ دهد که پس از استقرار مغولان در ایران تلقی آنان از منشأ حق و عدالت چه بود و برداشت آنان از این مبحث مهم بر چه پایهای استوار بود؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که اساسیترین منشأ حقوق در نظام قضایی و حقوقی مغولان «رفع محرومیت» بود. به عبارت روشنتر، حق از نظر آنان به معنای رفع محرومیت بود نه برقراری عدالت. این تلقی مغولان با دیدگاه ملل مغلوبه بهویژه ایرانیان مسلمان در تعارض بود. مغولان، حتی پس از مسلمان شدن، به یاسا و یوسون چنگیزی بهعنوان منبع اصلی حق و عدالت مینگریستند. از دیدگاه مغولان یاسا و یوسون چنگیزی «روح قانون» بودند. و سنن و دستورات چنگیزخان علت تامۀ حق و عدالت فرض میشدند. در همان حال خاندان چنگیزی نیز اطاعت قبایل را به معنای تحقق عدالت میدانستند.
Talk to us
Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have
Disclaimer: All third-party content on this website/platform is and will remain the property of their respective owners and is provided on "as is" basis without any warranties, express or implied. Use of third-party content does not indicate any affiliation, sponsorship with or endorsement by them. Any references to third-party content is to identify the corresponding services and shall be considered fair use under The CopyrightLaw.