Abstract
این مقاله دیدگاه حکومت نسبت به موسیقی ایران معاصر و نیز نسبت بین دین و هنر را طی سالهای 1350 الی 1396 را موردبحث قرار میدهد. بدینمنظور، رابطه دو نهاد دین و هنر از منظر جامعهشناسی دین و جامعهشناسی هنر مورد بررسی قرار گرفت. در این مقاله از دو رویکرد کیفی استفاده شد: 1. روش تاریخی که ابزار آن اسناد تاریخی (روزنامهها) و تاریخ شفاهی (مصاحبه با نخبگان) است؛ و 2. روش تحلیل آمارهای موجود که ابزار آن در اینجا آمارهای موجود و منتشر شده توسط دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. تحقیق از نظر نوع داده، جزء تحقیقات تاریخی است. دادههای لازم شامل سه دسته دادههای چاپ شده در مطبوعات کشور از 1350 الی 1396، دادههای مربوط به مصاحبهشوندگان و دادههای مربوط به آمار منتشر شده توسط دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سال 1360 الی 1396 است. نتایج نشان داد که اطلاعات مربوط به جراید، مصاحبهها و آمار دفتر موسیقی نسبت به وضعیت موسیقی از سال 1350 تا 1396 در یک راستا قرار دارد، بهطوری که در دهۀ شصت به دلیل نگاه دینی حاکم بر کشور، موسیقی کاملا تضعیف شد. تحقیق حاضر با بررسی سه گروه از دادهها نشان داد که چالش بین دو نهاد دین و هنر در ایران معاصر در چه مرحلهای است. این چالش، گاه به موضعگیریهای شدید نیروهای فعال و مؤثر در این دو نهاد اجتماعی علیه یکدیگر منجر شده است. اما بهتدریج نیروهای هنری بهدنبال رهایی از سلطه نهادهای دینی و درصدد کسب استقلالاند.
Published Version
Join us for a 30 min session where you can share your feedback and ask us any queries you have